علیعلی، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

علی ما

علی ابراهیمی پسر بازی گوش

علی ما خیلی ماشاءالله پر جنب و جوشه. از وقتی که از خواب بیداد میشه قرار نداره و همش در حال بازیه. بازیهاش هم طوری نیست که یه جا بشینه و بازی کنه، نه!‌ مگر اینکه پازل‌هاش و حل کنه که اونم خیلی زود انجام میده. وقتی که من هم در کنارش باشم یکی از بازیهاش اینه که میاد سراغ من و آرامش را از من میگیره. (البته اومدنش هم نوعی آرامشه). اگر نشسته باشم و تکیه داده باشم میاد میره پشت پشتی و میره رو کولم. اگر تکیه نداده باشم هم میاد میره رو کولم و سوار گردنم میشه. اگر خوابیده باشم و یا لم داده باشم میفته رو شکمم و میپره بالا پایین. اگر به صورت خوابده باشم هم میاد میره رو کمرم. اگر پشت کامپیوتر نشسته باشم میاد میشینه رو پام. اگر نما...
16 دی 1391

اولین روز جدایی علی کوچولو از مامان و بابا

اولین باری که علی کوچولو به مدت یک هفته پیش ما نموند و پیش مادر بزرگ و پدر بزرگش رفت روز عرفه سال ١٤٣٣ هجری قمری بود. چون روز عرفه بود دقیقا یادم موند. به همین دلیل تاریخ قمری رو گفتم. فکر کنم مصادف با پنجم آبان ١٣٩١ هجری شمسی بود. علیرغم اینکه فکر میکردیم که بی تابی میکنه و بین راه از رفتنش پشیمون میشه، خیلی هم بهش خوش گذشته بود و اصلا دوست نداشت که برگرده. وقتی که داشتیم با تلفن باهاش حرف میزدیم که میخواهیم بیاریمت، داد میزد که نیایید و من خونه نمیام. دیگه داره باورمون میشه که علی بزرگ شده و چقدر زود گذشت این چند سال. علی تو ٥ سالگیه که دقیقا چهار سال و دو ماهشه. چقدر زود دیر میشود...  ...
16 دی 1391

علی ورزشکار

از وقتی که دیگه علی کم کم داشت راه میفتاد متوجه شدیم که استعداد خوبی تو ورزش داره. یه مدت که گذشت دیدم یه سری حرکات رو بدون اینکه کسی بهش یاد داده باشه انجام میده. مثلا روی سرش پل میزد و یا پاهاش رو باز میکرد و کارهای دیگه. نقش من این وسط فقط تشویقش بود. خیلی هم دوست داشت و داره که این حرکات رو جلوی دیگران انجام بده. دیگران هم استعداد علی رو تو ورزش تایید میکردن و میگفتن که حتما بفرستش باشگاه. من هم میگفتم که الان یکم کوچیکه. وقتی موقعش بشه میفرستم. الان حدود یک ماهه که چهار سالش تموم شده و داره میره ژیمناستیک و پیشرفت خوبی کرده. پل زدنهاش اصولی تر شده. پاهاش رو اصولی تر باز میکنه. چرخ و فلک یاد گرفته. من که از پیشرفتش راضی بودم....
17 شهريور 1391

سر آغاز

بسم الله الرحمن الرحیم این وبلاگ در تاریخ دوازدهم شهریور یک هزار و سیصد و نود و یک هجری شمسی راه اندازی شده که علی کوچولوی ما دقیقا چهار سال و هفده روزشه. قصد من از این کار اینه که برخی از خاطرات و جریاناتی که در مورد اولین پسرمون رقم میخوره رو اینجا ثبت کنم تا وقتی بزرگ شد بیاد و اینجا رو بخونه تا شاید براش مفید و جذاب باشه. امیدوارم به یاری امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف همیشه تو مسیر اهلبیت علیهم السلام باشه.  
12 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی ما می باشد